همه چیز با هم خیلی سنگین است. همه ی این ها...
نفسم میگیرد...
همین الان الان...تو همین لحظه... داشتم فکر میکردم کاش من خیلییی چاق بودم:( اونوقت الان بدون شام میگرفتم میخوابیدم -_-
+پارسال رفتم پیش این چشم پزشکه بابام گفت ایشالا دخترم پزشک میشه. دکتره گفت حالا اینطوری نگید یه وقت نشه بخوره تو ذوقش.
امسال رفتم مامانم میگه دخترم دانشجو پزشکیه. میگه خود پزشکی؟ :||||||
Un-break my heart
Say you´ll love me again
Undo this hurt you caused
When you walked out the door
And walked outta my life
Un-cry these tears
I cried so many nights
...Un-break my heart