ندارد

دختری که دلش بال میخواهد

ندارد

دختری که دلش بال میخواهد

یک دانشجوی پزشکی، یک پزشک آینده :)

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۲۰ خرداد ۹۹ ، ۰۹:۴۲ BB

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است


این اپ فقط میخواد یه چیز بگه

بقیه حرفا دیشب زده شده



تولدت مبارک:)
را سین
۱۱ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
هربار چشم هایم را میگشودم تجسمی رنگی میدیدم، آنقدر پررنگ که چشم هایم را میبستم مبادا دیوانگی بر من چیره گردد. هربار تا لب چشمه خودرا میرساندم اما از ژرفای آب هراس داشتم، بازمیگشتم بی آنکه بر میل درونیم غلبه کرده باشم.
هیچکس نفهمید بر من چگونه گذشت و من چگونه وجود متزلزل شده ام را بازسازی کردم.
افسوس...هیچکس نفهمید من چطور اندک اندک چشم هایم را روی رنگ ها گشودم و رنگ جدیدی را شناختم. هیچکس نفهمید من قطره های آب را بر سر انگشتانم دواندم و شگفت زده شدم.
درک عظیمی بود که مرا تا سرحد جنون برد و ناقص درک شد!
هیچکس نفهمید که من چکونه شانه ی دیگری را میفشردم و صعود میکردم، چگونه ورای حقیقت را دیدم و من شدم...
هیچکس نفهمید که من چگونه از رکسانا به رکسانا رسیدم، تحولی بزرگ و هزاهزی درونی...
همه بر خیال واهی خود مانده اند و هکه نظر دادند. مثل کبک هایی که سر به برف فرو برده و دم از آفتاب میزنند!
آینه را از مردم بگیرند تفاوتی نمیکند، هیچکس درون خودرا نگاه نمیکند
و چقدر متاسف شدم وقتی بر این حقیقت واقف شدم که هیچکس به درون دیگری هم نیم نگاهی نمیکند
تنها نظر میدهند!

آدمیان حال مرا بهم میزنند، حرف هایشان مانند صدای کوبیده شدن چکش بر آهن در یک بعداز ظهر آفتابیست، مزاحمت ایجاد میکند!
نگاه هایشان مانند چشم های مزاحمیست که هر لحظه در اطرافم پرسه میزنند !
عقل هایشان مانند شیی تزیینی در ویترین مغزشان نگاه داشته شده! و میپندارند که چقدر من احمقم!
قلب هایشان چون گوییست که از گوی بودن تنها خاصیت گرد بودن را دارد، به هیچ درد دیگری نمیخورد، میگویند بازیچه نیست اما زمانی که گوی را بدست کسی دهند که کاربرد دیگری ندارد، با آن بازی میکند!
آدمیان بوی تعفن میدهند، مغز متعفن شده شان از دور دست ها هم فریاد میزند که هی! مرا ببینید! من یک آدمم!
آدم بودن سخت نیست، انسان بودن سخت است، نه؟
متنفرم از این آدمک های متحرک که بندهای نامرییشان را یک سر خالی هدایت میکند!


هرکس برداشتی داره...
را سین
۰۳ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر