میشود یعنی؟
چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۱۹ ق.ظ
این عشقْ به من... من؟ خودِ من؟ عشقِ جنون وار به من؟ عشقِ وفادار به من؟ عشق اصن نه، به من؟ هر چه به من؟ حس و نگاهی ز سر عشق که نه، مهر به من؟ فکر به من؟ من، خودِ من؟
این حرف زدن های عجیب و حرکاتِ دل فریب و همه بسیار غریب و ترسِ از خیلِ رقیب و روزِ دیدارْ قریب و تو شدی نیک ضریب و بزنی حد، زده ای بوسه و چنگی به دل ریش به ریشم، بنوازی و نوازی و چه خوش می بنوازی که دلم چنگِ دو دستت شدهْ چون ساز و به رقصت شده و چنگ زنی، اه کشم از سر غصه.... دلِ من؟ این دلِ من؟ دلِ غمگین و پر از خون و پر از درد و پر از گوشه نشینی و پر از حصر نشینی و پر از وصله و پینه...دلِ من؟
میشود یعنی که تو دست بشویی ز دلت؟ میشود یعنی که تو راه بجویی به دلم؟ انقٓدٓر بسْت بشینی که دلم دست بشوید ز همه...وای دلم...
کاش تو این بار نری...از دل من، از رهِ من...
۹۶/۰۳/۲۴